مقدمه
در دنیای امروز، رقابت اصلی کشورها بر سر سرعت، هزینه و امنیت حملونقل کالا است.
موقعیت ژئواستراتژیک بندر چابهار، آن را به شاهراهی حیاتی بین اقیانوس هند، آسیای میانه و قفقاز تبدیل کرده است.
یکی از مهمترین پروژههای ملی که میتواند این ظرفیت را بالفعل کند، توسعه خطوط ریلی از چابهار تا آسیای میانه است.
اتصال بندر چابهار به شبکه ریلی سراسری ایران، گام نخست در ایجاد یک کریدور قدرتمند ترانزیتی است.
این مسیر با عبور از استانهای سیستانوبلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی، به مرز سرخس و سپس آسیای میانه میرسد. در این میان، شرکتهایی مانند سرحدبار چابهار نقش کلیدی در پشتیبانی لجستیکی، هماهنگی بینحملونقلی و تسهیل تبادل کالا خواهند داشت.
حملونقل ریلی نسبت به جادهای، هزینه و مصرف سوخت بسیار کمتری دارد و میتواند حجم بالایی از محمولهها را در زمان کوتاه جابهجا کند. همچنین خطر تصادف، تأخیر و استهلاک وسایل نقلیه در مسیرهای طولانی کاهش مییابد.
از دیدگاه زیستمحیطی نیز، حملونقل ریلی یکی از پاکترین شیوههای جابهجایی بار محسوب میشود.
با تکمیل این پروژه، ایران میتواند کالاهای وارداتی از هند و جنوب شرق آسیا را از طریق چابهار به کشورهای تاجیکستان، ترکمنستان و قزاقستان منتقل کند.
این مسیر، جایگزین امنتر و کوتاهتری برای مسیرهای پرهزینه دریایی و هوایی خواهد بود.
در عین حال، توسعه ایستگاههای لجستیکی در شهرهای مسیر، فرصتهای شغلی فراوانی ایجاد کرده و باعث رشد اقتصادی مناطق شرقی کشور میشود.
حضور بخش خصوصی، از جمله شرکتهایی نظیر سرحدبار، میتواند اجرای این پروژهها را تسریع و کارآمدتر کند.
جمعبندی
پروژه راهآهن چابهار به آسیای میانه، تنها یک مسیر حملونقل نیست؛ بلکه پل طلایی میان شرق و غرب آسیا است.
با بهرهگیری از ظرفیت این خط ریلی و مشارکت فعال شرکتهای حملونقل داخلی، ایران میتواند جایگاه خود را به عنوان یکی از بازیگران کلیدی تجارت منطقه تثبیت کند. آینده لجستیک شرق کشور در گرو توسعه این «مسیر طلایی» است.
