Search
Close this search box.

نقش حیاتی چابهار در تکمیل کریدور شمال-جنوب (INSTC)

مقدمه: کریدور INSTC؛ ضرورت ژئواکونومیک

در دنیای تجارت جهانی، که زمان و هزینه نقش حیاتی دارند، ایجاد مسیرهای کوتاه‌تر و کارآمدتر همواره یک اولویت است. کریدور بین‌المللی حمل و نقل شمال-جنوب (International North-South Transport Corridor – INSTC)، پروژه‌ای استراتژیک است که با هدف اتصال اقتصادی هند، ایران، روسیه و اروپا آغاز شد.

INSTC یک شبکه‌ی ۷۲۰۰ کیلومتری کشتی، ریل و جاده است که مسیر سنتی دریایی از طریق کانال سوئز را به چالش می‌کشد. مسیر سنتی نه تنها طولانی است، بلکه ریسک‌های سیاسی و عملیاتی خود (مانند حوادث انسداد کانال یا ناامنی‌های دریایی) را نیز دارد.

ایجاد INSTC در شرایط کنونی، با تأکید بر کاهش مسیرهای ترانزیت، یک ضرورت ژئواکونومیک محسوب می‌شود.

۱. مزیت رقابتی INSTC در برابر کانال سوئز

مهم‌ترین جذابیت کریدور شمال-جنوب، صرفه‌جویی چشمگیر در زمان و هزینه است.

صرفه‌جویی در زمان: مسیر سنتی از غرب هند تا روسیه از طریق کانال سوئز، معمولاً ۴۰ تا ۶۰ روز به طول می‌انجامد. INSTC این زمان را به طور میانگین به ۲۵ تا ۳۰ روز کاهش می‌دهد. این یعنی ۴۰ تا ۵۰ درصد کاهش در زمان حمل و نقل.

کاهش هزینه‌ها: طبق برآوردهای اولیه، استفاده از INSTC می‌تواند هزینه‌های ترانزیت کالا را نسبت به مسیر دریایی کامل، حدود ۳۰ درصد کاهش دهد. این کاهش هزینه ناشی از کوتاه‌تر شدن مسیر دریایی و استفاده از حمل و نقل داخلی ارزان‌تر است.

۲. جایگاه محوری بندر چابهار در تکمیل INSTC

در میان تمام زیرساخت‌های INSTC در ایران، بندر چابهار دارای یک موقعیت انحصاری و حیاتی است:

تنها بندر اقیانوسی ایران: چابهار تنها بندری است که مستقیماً به اقیانوس هند متصل است و نیاز به عبور کشتی‌ها از تنگه هرمز و خلیج فارس را از بین می‌برد. این ویژگی، آن را به یک دروازه‌ی پایدار، امن و عمیق برای ورود محموله‌های هندی و سایر کشورهای جنوب آسیا تبدیل می‌کند.

انشعاب اصلی کریدور: در ساختار INSTC، چابهار به عنوان نقطه‌ی ورودی اصلی (Entry Point) برای حمل و نقل به شرق ایران (آسیای میانه) و شمال ایران (روسیه و قفقاز) عمل می‌کند.

تضمین ثبات بار: به دلیل مشارکت مستقیم هند در توسعه‌ی بندر، استفاده از چابهار از نظر بین‌المللی دارای ثبات بالایی است و احتمال تغییرات ناگهانی در قوانین یا تعرفه‌ها کمتر است.

۳. نقش سرحد بار در تکمیل اتصال و غلبه بر چالش‌ها

تکمیل INSTC فراتر از زیرساخت‌های فیزیکی است و نیازمند یکپارچه‌سازی لجستیکی است. شرکت‌های حمل و نقل تخصصی مانند سرحد بار چابهار، وظیفه‌ی حلقه‌ی اتصال نهایی را بر عهده دارند:

مدیریت حمل و نقل ترکیبی (Multimodal): تا زمان تکمیل خط آهن چابهار-زاهدان، حمل و نقل ترکیبی (تخلیه از کشتی در چابهار و سپس حمل جاده‌ای به زاهدان برای اتصال به شبکه ریلی کشور) تنها راه‌حل عملی است. سرحد بار با در اختیار داشتن ناوگان تخصصی و ارتباط قوی با گمرکات، این بخش حیاتی را به بهترین شکل مدیریت می‌کند.

اتصال به مسیرهای شمالی: کالاهای وارد شده از چابهار توسط سرحد بار به مسیرهای حیاتی شمالی کشور (مانند مرز آستارا برای اتصال به آذربایجان و روسیه، یا مرز سرخس برای اتصال به ترکمنستان و قزاقستان) هدایت می‌شوند.

مدیریت ریسک: از طریق دانش تخصصی در مسیرهای داخلی ایران، سرحد بار به کاهش زمان ترخیص کالا، به حداقل رساندن تأخیرهای جاده‌ای، و تضمین امنیت محموله تا رسیدن به مقصد شمالی کمک می‌کند.

۴. چشم‌انداز آینده‌ی INSTC و چابهار

آینده کریدور شمال-جنوب، روشن است. با توجه به افزایش تنش‌های ژئوپلیتیک در سایر نقاط جهان، نیاز به مسیرهای ترانزیتی پایدار مانند INSTC افزایش می‌یابد. انتظار می‌رود با تکمیل زیرساخت‌های ریلی ایران و روسیه، حجم باری که از این کریدور عبور می‌کند، چندین برابر شود.

چابهار و شرکت‌های فعال در این بندر، در کانون این رشد قرار خواهند گرفت و نقشی فراتر از یک بندر، یعنی نقش یک واسطه‌ی تجاری استراتژیک بین اقتصادهای بزرگ آسیا و اوراسیا ایفا خواهند کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *